بهبود ارتباط

بهبود ارتباط، توصیه هایی برای مدیران بدون ارتباط موثر میزان مدیریت اجرایی ، نوآوری ، درک مشتریان و هماهنگی تلاشها ، احتمالاً ناچیز یا حتی صفر خواهد بود و بدون ارتباط موثر برآورده ساختن انتظارات کسانی که در موقعیت تصمیم گیری در مورد سرنوشت دیگران هستند ، کاری دشوار خواهد بود .

ارتباط ضعیف ، ماهیتی خود ساخته و مستقل دارد و یک حلقه واکنشی مهم را از دور چرخه ارتباطی خارج می سازد .

بنابراین ، کارکنان هم تمایلی به بیان دغدغه های خود در مورد ارتباط ندارند ، زیرا آنها مدیر را به عنوان فردی که پذیرای نظارت باشد به شمار نمی آورند ، از این رو باید هم کارکنان و هم مدیریت در این مورد ایفای نقش کنند .

در مورد بهبود وضعیت شغلی نیز مقاله جدیدی در دسترس می باشد.

نقش مدیر در پیشرفت ارتباطی

● ارتباط سازمانی موثر نیاز به سه امر دارد :

تمامی افراد دخیل برای برقراری ارتباط مطلوب ، نیاز به مهارتها و درک مناسب دارند .

ارتباط سازمانی موثر نیازمند فضا یا فرهنگی است که از ارتباط موثر حمایت نماید .

به بیان دقیق تر این فضا در بگیرنده : اعتماد ، صداقت ، تقویت شیوه های ارتباطی مطلوب و مسئولیت مشترک برای موثر ساختن ارتباط است .

ارتباط موثر نیازمند توجه است و این ارتباط در نتیجه تلاش دو جانبه از سوی مدیر و کارکنان ایجاد می گردد.

● چند توصیه ویژه

۱- فعالانه خواستار دریافت واکنش ها نسبت به ارتباط شخص خود و نیز ارتباط موجود در داخل سازمان باشید . برای این منظور ، سئولاتی را مطرح کنید .

۲- دانش و درک ارتباطی خود را مورد ارزیابی قرار دهید . (مدیریت دانش)

۳- در ضمن همکاری با کارکنان خود ، نحوه ارتباط لازم در سازمان را مشخص سازید و در خصوص موارد زیر توافق عمومی ایجاد نمایید :

الف) نحوه رویارویی با اختلاف

ب) نحوه عملکرد ارتباط افقی (کارکنان با کارکنان )

د) نحوه عملکرد ارتباط عمودی (مدیر با کارکنان ، کارکنان با مدیر)

ج) نوع اطلاعات قابل دسترسی و زمان دسترسی به آنها .

۴- تاثیر ساختار سازمانی خود و چگونگی اثرگذاری آن بر ارتباط را بررسی کنید . به همین منظور ، افزایش ارتباط مستقیم را مد نظر قرار دهید .

۵- از روشهای شنیداری فعال آگاه شوید و آنها را به کار گیرید ، این امر ایجاد کننده و افزایش دهنده روح کلی فضای سازنده ارتباطی است.

شما با مقاله ی بهبود ارتباط همراه می باشید:

روش های بهبود ارتباط:

1-
مدیریت فرایندهای کسب و کارها باعث بهبود کارآیی می‌شود.
یک چالش مشترک برای تمام سازمان ها این است که فرایندهای کسب و کار در آن‌ها اغلب ناکارآمد هستند که این ناکارآمدی باعث اطلاف زمان و پول زیادی می‌شود

به احتمال زیاد فرایندهای زیادی در شرکت شما وجود دارد که آنچنان که باید یکپارچه و کارآمد عمل نمی‌کنند. BPM یک راه عالی برای حل این مسئله است.

۲-
از انتقال دانش کسب و کار پشتیبانی می‌کند.
هرکس باید در مرحله ای بازنشسته شود و مردم به دلایل مختلفی کار را ترک می‌کنند. چگونه می‌توانید اطمینان حاصل کنید که دانش مهم در کسب و کار شما با خروج کارکنانتان از سازمان خارج نمی‌شود؟ BPM یک راه حل عالی برای این مشکل است. زیرا روش های دقیق برای ضبط و ذخیره اطلاعات مهم را فراهم می‌کند.
۳-
چهارچوبی برای پیشرفت مداوم را فراهم می‌کند.
اگر شما علاقمند هستید که یک طرح مداوم و مستمر را برای پیشرفت سازمان خود داشته باشید، BPM یک چهارچوب عالی برای موفقیت شما در این باره فراهم می‌کند. بهبود مستمر و مداوم، یک رویکرد دراز مدت برای ایجاد پیشرفت های کوچک در طول زمان در مقایسه با تغییرات بزرگی که همگی در یک زمان رخ می‌دهند است.

در این مورد BPM به شما این امکان را خواهد داد که به طور دقیق به فرایند کسب و کارتان نگاه کنید و بر اساس شواهد داده محور، بهبودهای کوچک اما افزایشی و مداوم را بسازید.

۴-
از اجرای سایر سسیتم های فناوری اطلاعات پشتیبانی می‌کند.
پیاده سازی یک سیستم بزرگ فناوری اطلاعات می‌تواند بین بخش فناوری اطلاعات و بقیه کسب و کار اصطکاک ایجاد کند، به خصوص اگر کمبود ارتباط با تاثیرات بالقوه یک سیستم جدید فناوری اطلاعات با بقیه سازمان وجود داشته باشد.

BPM می‌تواند سیستم هایی مثل برنامه ریزی منابع سازمانی یا ERP را پشتیبانی کند، به طوری که به شما اجازه می‌دهد یک بررسی و مرور کامل بر هر کاری که کسب و کار شما انجام می‌دهد و همچنین چگونگی انجام آن کار داشته باشید.

۵-
مدیریت فرایندهای کسب و کار یا BPM پیچیدگی ها را حذف می‌کند.
سازمان ها می‌دانند که بخش های اصلی آن‌ها به طور مستقل از یکدیگر کار می‌کنند اما متوجه نمی‌شوند یا آگاه نیستند که دیگر بخش ها چطور کار می‌کنند که این می‌تواند مشکلاتی را ایجاد کند به ویژه زمانی که فرایندهای متعددی وجود دارد که با چندین بخش مختلف همپوشانی دارند.

رویکرد BPM به از بین بردن کارهای پیچیده و حذف آن‌ها کمک خواهد کرد به طوری که فرایندها برای تمام سازمان قابل مشاهده باشند. این رویکرد به هربخش کمک می‌کند تا ببینند که در کجای یک مجموعه بزرگ قرار دارند و تشویق به تجزیه تحلیل و بهبود روندها شوند.